˙·٠•●♥≈≈ تنـــها و دل شکســـــته ≈≈♥●•٠·˙
خانـ ه ♥ لینـ ک ♥ ایمیـ لـ ♥ پروفایـ لـ ♥ طـراح
کاش فقط یک نفر بود که وقتی بغض میکردم ، بغلم میکرد و میگفت گریه کنی میکشمتا … درد یعنی سرت به همون سنگی بخوره که به سینه میزدی … چه زخم هایی بر دلم خورد تا یاد گرفتم که هیچ نوازشی بی درد نیست ! سخت است ؛ خیلی سخت وقتی بدانی او کجای زندگی توست ! نقش یک درخت خشک را در زندگی بازی میکنم ؛ اعصابم این روزها عین بیسکویت شده … کیفت ، که یادت میره بخوریش … گاهی اوقات
نظرات شما عزیزان:
.
ولی ندانی تو کجای زندگی او هستی … !!!
نمیدانم که باید چشم انتظار بهار باشم یا هیزم شکن پیر …
از اون بیسکویت هایی که یک هفته میمونه ته
همون ته له میشه ، خورد میشه ، پوووووودر میشه !
شاید تنها شادی زندگی ام این است
که هیچ کس نمی داند تا چه حد غمگینم !
طراح : صـ♥ـدفــ |